گل دختری
در تاريخ1393/04/30 در 11 هفتگي در ساعت 8 شب من و بابا كيوان فهميديم كه ني ني گلمون دختره!!!! يكم زود رفتيم سونو چون ( عجول بوديم ) ميخواستيم هفته بعد بريم مسافرت البته با اجازه آقاي دكتر . البته از اول كه فهميديم ني ني داريم بابا كيواني ميگفت كه دختره ، من خواب ديدم خوابم راسته . ولي من بازم ميگفتم واستيم هر چي خدا بخواد همون ميشه كه بالاخره به دل بابايي دختر شدش . اون لحظه كه آقاي دكتر شاكري داشت سونو انجام ميداد ، اصلا برام اهميت نداشت چي باشه ، فقط فقط از خدا ميخواستم كه فرزندي صالح و سالم باشه. آمين اون شب تا صبح حال عجيبي داشتم ، يكم لغزش ميديم در وجودم . ولي فقط از خدا خواستم كه كمكم...
نویسنده :
مامان بهناز
10:27